کیانکیان، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

کیان جونی

قایم موشک از نوع کیان

شب وقتی با بابا علی نشسته بودیم و صحبت می کردیم کیان بابا علی رو صدا کرد که بیا بابا هم گفت جانم چشم اومدم و بلافاصله رفت که ببینه چکارش داره فینگیل من فکر کردم احتمالا می خواد بگه بیا با هم بازی کنیم . شنیدم که علی با تعجب می گه کیان بابا کجایی منم ترسیدم سریع رفتم توی اتاقش!؟ صداش کردم دیدم جواب می ده بله یکبار دیگه صداش زدم و دقت کردم ببینم صداش از کجا می آد ؟؟! بله شیطون بلا رفته بود توی جا کفشی کمدش... من و علی داشتیم از ترس می مردیم در و خودش باز کرد و گفت دنبالم بگرد بابا علی. کلی خندیدیم و شد برای من و علی خاطره ای دیگه از شیرین کاریهاش. منم مرحله به مرحله که توی کمدش بود و زمانی که علی مثلا دنبالش می گشت و ازش عکس گرفتم. ...
22 فروردين 1391

شیطنت ها در عید دیدنی

کیان جون ما خیلی بچه آروم و با ادبی هستند اما در منزل عمه مژگان نمی تونند آروم باشند آخه این عمه جونش خودش از همه شیطون بلا تره و دخترش رژینا از همه اینها بلاتر تره حالا واقعا کیان می تونه با این اشخاص آرامش خودش را حفظ کنه؟؟!! عکسای زیر بیانگر همه چیز است.         در حال شیطنت در منزل عمه مز گان جونش.     شیطنت در حیاط خونه بابایی .                           ...
14 فروردين 1391

بازی با لودرش

کیان جونم شب تولد بابا علی جونش با بچه ها که بازی کرد زود خسته شد اخه دوست نداره با سر و صدا و خراب کاری بازی کنه به این خاطر سریع خسته شد و برای خودش با لودرش شروع کرد به بازی. منم که دیدم برای خودش مشغوله از فرصت استفاده کردم و چند تا عکس قشنگ شکار کردم.   ...
11 بهمن 1390

بازی در ...

پسر ما به علت نبود امکانات برای بازی در منزل به داخل کابینت زیر ظرفشویی کشیده شده.هر چند از مدتها پیش داخل همه کابینتها را برای بازی کف آشپزخانه پهن نموده بود اما داخلشون نشسته بود که این کار رو به قوه الهی با موفقیت به پایان رساند.     ...
11 آبان 1390

بازی در اتاقش

دوشنبه ظهر کیان جونی برای خودش توی اتاقش مشغول بازی بود چون همیشه از من می خواد که باهاش توی اتاقش باشم که بازی کنه منم توی اتاق بودم که دیدم برای خودش مشغوله از فرصت استفاده کردم و چند تایی ازش عکس گرفتم.                                                                    ...
15 شهريور 1390

کارهای خطرناک

کیان جونی مامان کارای جدید و خطرناک این روزا زیاد انجام می ده و من و غافلگیر میکنه. گاهی نمی دونم بخندم یا گریه کنم. دی یه لحظه متوجه شدم کیان داره کار خطرناک انجام می ده در حالی که توی حال خودش بود ازش چندین عکس قشنگ گرفتم. تازه تشریف بردن بالا و دان پایین و نگاه می کنن که چه خبر هست و چطوری از اونجا سر در آوردند.     اینجا هم جیگر مامان دارن می چرخانن و به عبارتی سرگرم بازی کردن هستش و اصلا به من توجهی نداره.   فکر نکنم لازم به تفسیر عکس زیر باشه.فقط می تونم سکوت کنم!   اینجا هم بالاخره کیان تصمیم می گیره که بیاد پایین .   ...
26 مرداد 1390

عکسهای بازی کردن با خودش

تصمیم گرفتم از امروز تا هر زمانی که عمری باقی ماند عکسهایی از بازی کردن هاش توی وبلاگش بذارم امیدوارم که موفق بشوم .                                  اینجا گل پسر من ساعت ١ صبح داره برای خودش با توپ های گلفش بازی می کنه و همینطور شادی. (14 ماهگی)         قند عسل ما با هیتر مشغول بازی و دستکاری هستند نا گفته نمونه که دوست دارن با برق و دو شاخه و سیم بازی کنه.       بازی تو ماشین خود...
25 تير 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کیان جونی می باشد