کیان به مدرسه می رود!
یه روز کیان به من گیر داد که کیف زنبور عسل و از روی دستگیره کمدش بهش بدم آخه کیان از عروسک یا چیزای پشمالو خوشش نمی یاد از همون اول اما نمی دونم چرا خواست؟ منم بهش دادم و براش توضیح دادم که چیه و چه استفادهای می شه ازش کرد و بندشو هم دید منم انداختم روی دوشش و بهش گفتم بریم مدرسه کیان هم گفت بریم و بدو رفت دم در خونه که منم برم .منم بلافاصله دوربین و برداشتم و رفتم سراغش راستش خیلی بامزه شده بود و منم از خنده مرده بودم ازش عکس و فیلم برداری کردم و بهش گفتم باید صبر کنیم تا روز اول مدرسه اونوقت بابا علی هم باهامون می آد خلاصه پسرم راضی شد بعد از کمی گشت زدن با کیف روی دوش توی خونه کیف و در آورد و همه چیز یادش رفت. اینم عکساش به یادگار.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی